loading...

سایت تفریحی پاپافان

چه زود فراموش شدم آن زمان که نگاهم از نگاهت دور شد چه زود از یاد تو رفتم آنگاه که دستانم از دستان تو رها شد. مقصد من در این راه عاشقی بیراهه بود ، اینهمه انتظار و دلتنگی بیهوده بود . با اینکه دلتن

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
درآمد تضمینی اگه پولی دریافت نکنید با من 0 1066 pdndr
عکس های جدید و بسیار زیبای عاشقانه ی سال 2014 |عکس های ولنتاین 1392 3 4202 windows
عشقولانه ترین داستان به نام شرط عشق 4 4160 khanevadehh
پیشنهاد برای سایت 5 3000 khanevadehh
جوك هاي زيبا و خواندني 3 3059 khanevadehh
اگر هنوز نیمه گمشده خود را پیدا نکرده اید نگران نباشید! 2 2374 khanevadehh
اس ام اس سرکاری ماه رمضان 3 2957 khanevadehh
دانلود آهنگ جدید علیرضا قرایی منش بنام نیستی ببینی 1 2021 khanevadehh
اهنگهای مورد علاقت 8 4442 khanevadehh
اس ام اس پ نه پ 16 7267 khanevadehh
درگیری لفظی امیر تتلو با بهنوش بختیاری بر سر چه بود؟ 2 2478 khanevadehh
جمله جالب و معروف رضا عطاران در مورد زن ها 2 2689 khanevadehh
عکس و والپیپر کیانوش رستمی 6 4228 khanevadehh
فال روزانه یکشنبه 30 فروردین ماه 1394 1 1947 khanevadehh
چگونه می توان شرکت ثبت کرد 2 2464 khanevadehh
تن ماهی را با تخم مرغ نخورید... 2 2261 khanevadehh
دانلود کتاب های درسی از اول ابتدایی تا دانشگاه 3 2657 khanevadehh
عکس هایی از جدیدترین مدل موهای های لایت 1 2126 khanevadehh
ثبت شرکت ها چیست و اینکه چرا شرکت ثبت می کنیم 0 1580 farid332
چه شرکتی ثبت کنیم که بیشترین نفع را از ان ببریم 0 1737 company101
123 بازدید : 909 سه شنبه 02 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

http://s2.picofile.com/file/7715729351/v2682_Www.jpg

چه زود فراموش شدم آن زمان که نگاهم از نگاهت دور شد
چه زود از یاد تو رفتم آنگاه که دستانم از دستان تو رها شد.
مقصد من در این راه عاشقی بیراهه بود ، اینهمه انتظار و دلتنگی بیهوده بود .
با اینکه دلتنگ هستم اما چاره ای جز تحملش ندارم ، خیلی خسته ام،راهی جز تنها ماندن ندارم.
چه زود قصه عشقمان به سر رسید اما آن مرد عاشق به عشقش نرسید.
چه زود آسمان زندگی ام ابری شد ، دلم برای آن آسمان آبی تنگ است ، که با هم در اوج آن پرواز میکردیم و به عشق هم میخواندیم آواز زندگی را…
آرزوی دلم تیدیل به رویا شد ، تنها ماندم و عشقم افسانه شد .
چه زود رفتی و چشم به ستاره ای درخشانتر از من دوختی ، با اینکه کم نور بودم اما داشتم به پای عشقت میسوختم ، با اینکه برای خود کسی نبودم ، اما آنگاه که با تو بودم برای خودم همه کس بودم .
چه زود غروب آمد و دیگر طلوعی نیامد.
هر چه به انتظار آمدنت نشستم نیامدی ، هر چه اشک ریختم کسی اشکهایم را پاک نکرد، هر چه در گوشه ای نشستم و زانو به بغل گرفتم کسی نیامد مرا در آغوش بگیرد و آرام کند ، خواستم بی خیال شوم ، بیخیالی مرا دیوانه کرد ، خواستم تنها باشم ، تنهایی مرا بیچاره کرد .
چه زود گذشت لحظه های با تو بودن ، چه دیر گذشت لحظه های دور از تو بودن و دیگر  نگذشت آنگاه که تو رفتی و هیچگاه نیامدی .
باور داشته باش هنوز هم برای تو زنده ام ، هرگاه دیدی نیستم بدان که از عشقت مرده ام .
چه زود فراموش شدم آن زمان که دلم برایت خون شد.
تازه میخواستم با آن رویاهای عاشقانه ای که در سر داشتم تو را خوشبخت کنم ، میخواستم عاشقترین باشم ، برای تو بهترین باشم ، اما نمیدانستم دیگر جایی در قلبت ندارم . چه زود فراموش شدم آن زمان که دیگر تو را ندیدم.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    بیشتر چه نوع مطالبی در سایت قرار بگیرد؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1699
  • کل نظرات : 487
  • افراد آنلاین : 15
  • تعداد اعضا : 1057
  • آی پی امروز : 479
  • آی پی دیروز : 552
  • بازدید امروز : 2,401
  • باردید دیروز : 1,764
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 12,058
  • بازدید ماه : 12,058
  • بازدید سال : 565,127
  • بازدید کلی : 8,652,980