اگر دروغ رنگ داشت؛هر روز شاید،ده ها رنگین کمان، در دهان ما نطفه می بست،و بیرنگی، کمیاب ترین چیزها بود....اگر شکستن قلب و غرور، صدا داشت؛عاشقان، سکوت شب را ویران میکردند..…..اگر به راستی، خواستن، توانستن بود؛محال نبود وصال!و عاشقان که همیشه خواهانند،همیشه می توانستند تنها نباشند....اگر گناه وزن داشت؛هیچ کس را توان آن نبود که قدمی بردارد،خیلی ها از کوله بار سنگین خویش ناله میکردند،و من شاید؛ کمر شکسته ترین بودم....اگر غرور نبود؛چشمهایمان به جای لبهایمان سخن نمیگفتند،و ما کلام محبت را در میان نگاه های گهگاهمان،جستجو نمی کردیم....در ادامه مطلب....
آخرین ارسال های انجمن